إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ
﴿۶۴﴾
انصاریان: آن درختی است که در قعر دوزخ می روید،
خرمشاهی: آن درختى است كه از بن جهنم مىرويد فولادوند: آن درختى است كه از قعر آتش سوزان مى رويد قمشهای: آن زقوم به حقیقت درختی است که از بن دوزخ برآید. مکارم شیرازی: درختي است كه از قعر جهنم ميرويد!
طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ
﴿۶۵﴾
انصاریان: شکوفه هایش مانند سرهای شیاطین [بسیار بدنما و زشت] است.
خرمشاهی: ميوهاش گويى كلههاى شياطين است فولادوند: ميوه اش گويى چون كله هاى شياطين است قمشهای: میوهاش (در خباثت) گویی سرهای شیاطین است. مکارم شیرازی: شكوفه آن مانند كله هاي شياطين است.
فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ
﴿۶۶﴾
انصاریان: پس این منکران لجوج حتماً از آن می خورند و شکم ها را از آن پر می کنند.
خرمشاهی: آنگاه ايشان خورنده از آنند، و پركننده شكمهاى خويش از آن فولادوند: پس [دوزخيان] حتما از آن مى خورند و شكمها را از آن پر مى كنند قمشهای: اهل دوزخ از آن درخت (خباثت) آن طور میخورند که شکمها پر میسازند. مکارم شیرازی: آنها (مجرمان) از آن ميخورند و شكم خود را از آن پر ميكنند.
ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْهَا لَشَوْبًا مِنْ حَمِيمٍ
﴿۶۷﴾
انصاریان: آن گاه به ناچار روی آن [به عنوان نوشیدنی] مخلوطی از آب بسیار داغ و متعفّن برای آنان خواهد بود!
خرمشاهی: سپس براى آنان آميزهاى از آب جوش هست كه به دنبال آن نوشند فولادوند: سپس ايشان را بر سر آن آميغى از آب جوشان است قمشهای: پس از خوردن زقّوم دوزخ بر آنها آمیزهای از شراب سوزان خواهد بود. مکارم شیرازی: سپس روي آن آب داغ متعفني مينوشند.
ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ
﴿۶۸﴾
انصاریان: سپس بازگشتشان حتماً به سوی دوزخ است.
خرمشاهی: سپس بازگشتگاهشان به سوى دوزخ است فولادوند: آنگاه بازگشتشان بى گمان به سوى دوزخ است قمشهای: و باز هم رجوعشان به سوی (عذاب دایم) جهنّم است. مکارم شیرازی: سپس بازگشت آنها به سوي جهنم است.
إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّينَ
﴿۶۹﴾
انصاریان: [سزاوار بودنشان در قیامت به این همه عذاب به سبب این است که] آنان پدرانشان را گمراه یافتند،
خرمشاهی: چرا كه ايشان پدرانشان را گمراه يافتند فولادوند: آنها پدران خود را گمراه يافتند قمشهای: چرا که آنها پدرانشان را در ضلالت و گمراهی یافتند. مکارم شیرازی: چرا كه آنها پدران خود را گمراه يافتند.
فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ يُهْرَعُونَ
﴿۷۰﴾
انصاریان: و [با اینکه می دانستند گمراهند بدون اندیشه و تأمل] عجولانه از پی آنان می رفتند!
خرمشاهی: و آنان به دنبال ايشان شتافتند فولادوند: پس ايشان به دنبال آنها مى شتابند قمشهای: و باز از پی آنها شتابان میرفتند. مکارم شیرازی: با اينحال با سرعت به دنبال آنان ميدوند.
وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ
﴿۷۱﴾
انصاریان: و به راستی پیش از اینان بیشتر پیشینیان گمراه شدند،
خرمشاهی: و به راستى پيش از آنان، بيشترينه پيشينيان گمراه شدند فولادوند: و قطعا پيش از آنها بيشتر پيشينيان به گمراهى افتادند قمشهای: و قبل از اینان بیشتر پیشینیان هم سخت گمراه بودند. مکارم شیرازی: قبل از آنها اكثر پيشينيان (نيز) گمراه شدند.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ
﴿۷۲﴾
انصاریان: و بی تردید ما در میان آنان بیم دهندگانی فرستادیم.
خرمشاهی: و به راستى به ميان آنان هشداردهندگانى فرستاديم فولادوند: و حال آنكه مسلما در ميانشان هشداردهندگانى فرستاديم قمشهای: و ما رسولانی برای بیم و پند بر آنها فرستادیم. مکارم شیرازی: ما در ميان آنها انذاركنندگاني فرستاديم.
فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ
﴿۷۳﴾
انصاریان: پس با تأمل بنگر سرانجام بیم داده شدگان چگونه بود؟
خرمشاهی: پس بنگر سرانجام هشدار يافتگان چگونه بوده است فولادوند: پس ببين فرجام هشدارداده شدگان چگونه بود قمشهای: (همه را تکذیب کردند) پس بنگر تا عاقبت کار آن امتهای بیم داده شده (گمراه) به چه (سختی و هلاکت) انجامید. مکارم شیرازی: بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود؟ |
||