رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ
﴿۱۷﴾
انصاریان: پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است.
خرمشاهی: پروردگار مشرقها و مغربها فولادوند: پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر قمشهای: آن خدایی که آفریننده دو مشرق و دو مغرب است (یکی مشرق و مغرب تابستان مطلع سرطان، و یکی زمستان مطلع جدی). مکارم شیرازی: او پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است.
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۱۸﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ
﴿۱۹﴾
انصاریان: دو دریای [شیرین و شور] را روان ساخت در حالی که همواره باهم تلاقی و برخورد دارند؛
خرمشاهی: دو دريا را كه به هم مىرسند درآميخت فولادوند: دو دريا را [به گونه اى] روان كرد [كه] با هم برخورد كنند قمشهای: اوست که دو دریا (ی آب شور و گوارا) را به هم در آمیخت تا به هم برخورد کنند. مکارم شیرازی: دو درياي مختلف را در كنار هم قرار داد، در حالي كه با هم تماس دارند.
بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ
﴿۲۰﴾
انصاریان: [ولی] میان آن دو حایلی است که به هم تجاوز نمی کنند [درنتیجه باهم مخلوط نمی شوند!]
خرمشاهی: در ميان آنها برزخى است كه به همديگر تجاوز نكنند فولادوند: ميان آن دو حد فاصلى است كه به هم تجاوز نمى كنند قمشهای: و میان آن دو دریا برزخ و فاصلهای است که تجاوز به حدود یکدیگر نمیکنند. مکارم شیرازی: اما در ميان آن دو برزخي است كه يكي بر ديگري غلبه نميكند!
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۲۱﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ
﴿۲۲﴾
انصاریان: از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان بیرون می آید.
خرمشاهی: از آن دو در و مرجان بيرون مىآيد فولادوند: از هر دو [دريا] مرواريد و مرجان برآيد قمشهای: از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان گرانبها بیرون آید. مکارم شیرازی: از آن دو لؤ لؤ و مرجان خارج ميشود.
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۲۳﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ
﴿۲۴﴾
انصاریان: و او را در دریا کشتی های بادبان برافراشته چون کوه هاست.
خرمشاهی: و او راست كشتيهاى بادبان برافراشته كه چون كوهها در دريا روانند فولادوند: و او راست در دريا سفينه هاى بادباندار بلند همچون كوهها قمشهای: و او راست کشتیهای بزرگ بادبان برافراشته مانند کوه که به دریا در گردشند. مکارم شیرازی: و براي او است كشتيهاي ساخته شده اي كه در دريا به حركت درمي آيند كه همچون كوهي هستند!
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۲۵﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ
﴿۲۶﴾
انصاریان: همه آنان که روی این زمین هستند، فانی می شوند.
خرمشاهی: هر كس كه بر روى آن [زمين] است فناپذير است فولادوند: هر چه بر [زمين] است فانيشونده است قمشهای: هر که روی زمین است دستخوش مرگ و فناست. مکارم شیرازی: تمام كساني كه روي آن (زمين) هستند فاني ميشوند. |
||