فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۴۷﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
ذَوَاتَا أَفْنَانٍ
﴿۴۸﴾
انصاریان: [دو بهشتی که] دارای درختان و شاخسارهای باطراوت و انبوه است.
خرمشاهی: [درختان آن دو بوستان] شاخه در شاخهاند فولادوند: كه داراى شاخسارانند قمشهای: در آن دو بهشت انواع گوناگون میوهها و نعمتهاست. مکارم شیرازی: آن دو باغ بهشتي داراي انواع نعمتها و درختان پرطراوت است.
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۴۹﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ
﴿۵۰﴾
انصاریان: در آن دو بهشت دو چشمه ای است که همواره جاری است.
خرمشاهی: در آن دو [بوستان] دو چشمه هست كه روانند فولادوند: در آن دو [باغ] دو چشمه روان است قمشهای: در آن دو بهشت دو چشمه آب (تسنیم و سلسبیل) روان است. مکارم شیرازی: در آنها دو چشمه، دائما در جريان است.
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۵۱﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
فِيهِمَا مِنْ كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ
﴿۵۲﴾
انصاریان: در آن دو بهشت از هر میوه ای دو نوع فراهم است.
خرمشاهی: در آن دو [بوستان]از هر ميوهاى دو گونه هست فولادوند: در آن دو [باغ] از هر ميوه اى دو گونه است قمشهای: در آن دو بهشت از هر میوهای دو نوع است. مکارم شیرازی: در آن دو از هر ميوه اي دو نوع وجود دارد.
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۵۳﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ
﴿۵۴﴾
انصاریان: [بهشتیان] بر بسترهایی که آستر آنها از حریر درشت بافت است، تکیه می زنند، و میوه های رسیده آن دو بهشت [به آسانی] در دسترس است.
خرمشاهی: [بهشتيان] بر فرشهايى آرميدهاند كه آسترهاى آنها از ابريشم ستبر است، و ميوه هر دو بوستان نزديك [و دسترس] است فولادوند: بر بسترهايى كه آستر آنها از ابريشم درشتبافت است تكيه آنند و چيدن ميوه [از] آن دو باغ [به آسانى] در دسترس است قمشهای: در حالتی که بهشتیان بر بسترهایی که آستر آنها از حریر و استبرق است (در کمال عزّت) تکیه زدهاند و میوه درختانش در همان تکیه گاه در دسترس آنهاست. مکارم شیرازی: اين در حالي است كه آنها بر فرشهائي تكيه كرده اند كه آستر آنها از پارچه هاي ابريشمين است و ميوه هاي رسيده آن دو باغ بهشتي در دسترس است.
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۵۵﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ
﴿۵۶﴾
انصاریان: در آن بهشت ها زنانی هستند که فقط به همسرانشان عشق می ورزند، و پیش از آنان دست هیچ انس و جنی به آنان نرسیده است.
خرمشاهی: در آنها [حوريان] چشم فروهشته [/قانع به همسر] هستند كه پيش از آنان هيچ انسان و هيچ جنى با آنان آميزش نكرده است فولادوند: در آن [باغها دلبرانى] فروهشته نگاهند كه دست هيچ انس و جنى پيش از ايشان به آنها نرسيده است قمشهای: در آن بهشتها زنان زیبای با حیائی است (که به چشم پر ناز جز به شوهر خود ننگرند) و دست هیچ کس از جن و انس پیش از آنها بدان زنان نرسیده است. مکارم شیرازی: در باغهاي بهشتي زناني هستند كه جز به همسران عشق نميورزند و هيچ انس و جن قبلا با آنها تماس نگرفته است. |
||