ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ
﴿۲۰﴾
انصاریان: نیرومندی که نزد صاحب عرش دارای مقام و منزلت است؛ ….
خرمشاهی: نيرومندى كه نزد [خداوند] صاحب عرش، صاحب مقام است فولادوند: نيرومند [كه] پيش خداوند عرش بلندپايگاه است قمشهای: که فرشته با قوّت و قدرت است و نزد خدای مقتدر عرش با جاه و منزلت است. مکارم شیرازی: كه صاحب قدرت است و نزد (خداوند) صاحب عرش مقام والا دارد.
مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ
﴿۲۱﴾
انصاریان: آنجا مورد اطاعت [فرشتگان] و امین است….
خرمشاهی: در آنجا فرمانش برند و امينش شمرند فولادوند: در آنجا [هم] مطاع [و هم] امين است قمشهای: و در آنجا فرمانده فرشتگان و امین وحی خداست. مکارم شیرازی: فرمانروا و امين است.
وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ
﴿۲۲﴾
انصاریان: و رفیق و یار شما دیوانه نیست.
خرمشاهی: و همسخن شما ديوانه نيست فولادوند: و رفيق شما مجنون نيست قمشهای: و رسول عصر شما هرگز دیوانه نیست. مکارم شیرازی: و مصاحب شما (پيامبر) ديوانه نيست.
وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ
﴿۲۳﴾
انصاریان: بی تردید امین وحی را در افق روشن دیده است،
خرمشاهی: و به راستى او [جبرئيل] را در افق آشكار ديده است فولادوند: و قطعا آن [فرشته وحى] را در افق رخشان ديده قمشهای: و او امین وحی را در افق اعلای مشرق درست مشاهده کرد. مکارم شیرازی: او رسول الهي (جبرئيل) را در افق روشن مشاهده كرد.
وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ
﴿۲۴﴾
انصاریان: و او نسبت به [ابلاغ و تعلیم] آنچه به او وحی می شود، بخیل نیست
خرمشاهی: و او در [گزاردن] وحى غيبى، بخيل نيست فولادوند: و او در امر غيب بخيل نيست قمشهای: و این رسول شما بر وحی از عالم غیب بخل نمیورزد (و شما را از علم وحی خود آگاه میسازد). مکارم شیرازی: او نسبت به آنچه از طريق وحي دريافت داشته بخل ندارد.
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ
﴿۲۵﴾
انصاریان: و قرآن، کلام شیطان رانده شده نیست؛
خرمشاهی: و آن سخن شيطان مطرود نيست فولادوند: و [قرآن] نيست سخن ديو رجيم قمشهای: و قرآن او هرگز کلام شیطانی مردود نیست. مکارم شیرازی: اين (قرآن) گفته شيطان رجيم نيست.
فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ
﴿۲۶﴾
انصاریان: پس [با انکار قرآن و روی گرداندن از آن] کجا می روید؟
خرمشاهی: پس به كجا مىرويد؟ فولادوند: پس به كجا مى رويد قمشهای: پس شما به کجا میروید؟ مکارم شیرازی: پس به كجا ميرويد؟!
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ
﴿۲۷﴾
انصاریان: قرآن فقط وسیله یادآوری و پند برای جهانیان است؛
خرمشاهی: آن جز پندآموزى براى جهانيان نيست فولادوند: اين [سخن] بجز پندى براى عالميان نيست قمشهای: این (قرآن عظیم) جز پند و نصیحت اهل عالم هیچ نیست. مکارم شیرازی: اين قرآن چيزي جز تذكري براي جهانيان نيست.
لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ
﴿۲۸﴾
انصاریان: برای هرکس از شما که بخواهد [در همه شؤون زندگی مادی و معنوی] راه مستقیم بپیماید
خرمشاهی: براى هر كس از شما كه بخواهد راستى و درستى پيشه كند فولادوند: براى هر يك از شما كه خواهد به راه راست رود قمشهای: تا هر که از شما بندگان بخواهد راه راست (حق پرستی و سعادت ابد) پیش گیرد. مکارم شیرازی: براي آنها كه ميخواهند راه مستقيم در پيش گيرند.
وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
﴿۲۹﴾
انصاریان: و شما [طیِ راهِ مستقیم را] نخواهید خواست مگر آنکه خدا پروردگار جهانیان بخواهد.
خرمشاهی: و نخواهيد مگر آنچه خداوند، كه پروردگار جهانيان است، بخواهد فولادوند: و تا خدا پروردگار جهانها نخواهد [شما نيز] نخواهيد خواست قمشهای: و شما (کافران، راه حق را) نمیخواهید مگر خدای آفریننده عالم بخواهد. مکارم شیرازی: و شما اراده نميكنيد مگر اينكه خداوند پروردگار جهانيان بخواهد. |
||