ParsQuran
سوره 82: الإنفطار - جزء 30

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ ﴿۱﴾
انصاریان: هنگامی که آسمان بشکافد
خرمشاهی: چون آسمان گسسته شود
فولادوند: آنگاه كه آسمان زهم بشكافد
قمشه‌ای: هنگامی که آسمان شکافته شود.
مکارم شیرازی: آن زمان كه آسمان (كرات آسماني) از هم شكافته شود.
وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انْتَثَرَتْ ﴿۲﴾
انصاریان: و هنگامی که ستارگان پراکنده شوند
خرمشاهی: و چون ستارگان فروريزند
فولادوند: و آنگاه كه اختران پراكنده شوند
قمشه‌ای: و هنگامی که ستارگان آسمان فرو ریزند.
مکارم شیرازی: و آن زمان كه ستارگان پراكنده شود و فرو ريزد
وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ ﴿۳﴾
انصاریان: و هنگامی که دریاها شکافته شوند [و به هم بپیوندند]
خرمشاهی: و چون درياها به هم راه يابند
فولادوند: و آنگاه كه درياها از جا بركنده گردند
قمشه‌ای: و هنگامی که آب دریاها روان گردد (تا به هم پیوسته همه یک دریا شود).
مکارم شیرازی: و آن زمان كه درياها به هم پيوسته شود.
وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ ﴿۴﴾
انصاریان: و هنگامی که قبرها زیر و رو شوند،
خرمشاهی: و چون گورها زير و زبر شود
فولادوند: و آنگاه كه گورها زير و زبر شوند
قمشه‌ای: و هنگامی که قبرها زیر و رو شود (و خلایق از آنها بر انگیخته شوند).
مکارم شیرازی: و آن زمان كه قبرها زير و رو شود (و مردگان خارج شوند).
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ ﴿۵﴾
انصاریان: هرکسی آنچه را [از خیر و شر] پیش فرستاده و باز پس نهاده بداند.
خرمشاهی: هر كس بداند كه چه چيزى پيش داشته و چه چيزى را فرو گذاشته است‏
فولادوند: هر نفسى آنچه را پيش فرستاده و بازپس گذاشته بداند
قمشه‌ای: آن هنگام است که هر شخصی به هر چه مقدّم و مؤخّر انجام داده همه را بداند (شاید مراد از مقدم عملی است که پیش از رفتن از دنیا برای آخرت به جای آورده، و مؤخر آن اعمالی که پس از مرگ به او می‌رسد مانند باقیات صالحات و اعمال خیری که وصیت کرده و وقف و صدقات جاری و فرزند صالح یا کتاب علمی و سنّت حسنه).
مکارم شیرازی: در آن زمان هر كس مي‏داند آنچه را از قبل فرستاده، و آنچه را براي بعد گذاشته است
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ﴿۶﴾
انصاریان: ای انسان! چه چیزی تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور کرده است؟
خرمشاهی: هان اى انسان چه چيزى تو را در حق پروردگار بخشنده‏ات غره كرد؟
فولادوند: اى انسان چه چيز تو را در باره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته
قمشه‌ای: ای انسان، چه باعث شد که به خدای کریم بزرگوار خود مغرور گشتی (و نافرمانی او کردی).
مکارم شیرازی: اي انسان چه چيز تو را در برابر پروردگار كريمت مغرور ساخته؟!
الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ ﴿۷﴾
انصاریان: همان کسی که تو را آفرید و اندامت را درست و نیکو ساخت و متعادل و متناسب قرار داد،
خرمشاهی: همان كه تو را آفريد و استوار كرد و متعادل ساخت‏
فولادوند: همان كس كه تو را آفريد و [اندام] تو را درست كرد و [آنگاه] تو را سامان بخشيد
قمشه‌ای: آن خدایی که تو را به وجود آورد و به صورتی تمام و کامل بیاراست و به اعتدال (اندام و تناسب قوا) برگزید.
مکارم شیرازی: همان خدايي كه تو را آفريد و منظم ساخت.
فِي أَيِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَّبَكَ ﴿۸﴾
انصاریان: و تو را در هر نقش و صورتی که خواست ترکیب کرد.
خرمشاهی: به هر صورتى كه خواست [وجود] تو را تركيب كرد
فولادوند: و به هر صورتى كه خواست تو را تركيب كرد
قمشه‌ای: و حال آنکه به هر صورتی که خواستی (جز این صورت زیبا هم) خلق توانستی کرد.
مکارم شیرازی: و در هر صورتي مي‏خواست تو را تركيب نمود
كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ ﴿۹﴾
انصاریان: این چنین نیست [که سبب ارتکاب گناهانتان مغرور بودنتان به بزرگواری پروردگار باشد]، بلکه روز جزا را تکذیب می کنید [و با این تکذیب، راه گناه را به روی خود باز می نمایید،]
خرمشاهی: چنين نيست، بلكه [روز] جزا را انكار داريد
فولادوند: با اين همه شما منكر [روز] جزاييد
قمشه‌ای: چنین نیست (که شما کافران پنداشتید که معاد و قیامتی نیست) بلکه شما (از جهل) روز جزا را تکذیب می‌کنید.
مکارم شیرازی: آنچنان كه شما مي‏پنداريد نيست، بلكه شما روز جزا را منكريد.
وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ ﴿۱۰﴾
انصاریان: و بی تردید بر شما نگهبانانی گماشته اند
خرمشاهی: و بر شما نگهبانانى معين شده است‏
فولادوند: و قطعا بر شما نگهبانانى [گماشته شده]اند
قمشه‌ای: البته نگهبانها بر (مراقبت احوال) شما مأمورند.
مکارم شیرازی: و بدون شك نگاهباناني بر شما گمارده شده.
كِرَامًا كَاتِبِينَ ﴿۱۱﴾
انصاریان: بزرگوارانی نویسنده
خرمشاهی: كه نويسندگانى گرامى‏اند
فولادوند: [فرشتگان] بزرگوارى كه نويسندگان [اعمال شما] هستند
قمشه‌ای: که آنها نویسندگان (اعمال شما و فرشته) مقرب خدایند.
مکارم شیرازی: والامقام و نويسنده (اعمال نيك و بد شما).
يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ ﴿۱۲﴾
انصاریان: که آنچه را [از خیر و شر] انجام می دهید، می دانند [و ضبط می کنند.]
خرمشاهی: آنچه مى‏كنيد مى‏دانند
فولادوند: آنچه را مى ‏كنيد مى‏ دانند
قمشه‌ای: شما هر چه کنید همه را می‌دانند.
مکارم شیرازی: آنها مي‏دانند شما چه مي‏كنيد.
إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ﴿۱۳﴾
انصاریان: به یقین نیکان در نعمت فراوانی قرار دارند
خرمشاهی: بى‏گمان نيكان در ناز و نعمت [بهشتى‏]اند
فولادوند: قطعا نيكان به بهشت اندرند
قمشه‌ای: همانا نیکو کاران عالم در بهشت پر نعمت متنعّمند.
مکارم شیرازی: مسلما نيكان در نعمت فراواني هستند.
وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ ﴿۱۴﴾
انصاریان: و مسلماً گناهکاران در دوزخ اند
خرمشاهی: و بى‏گمان نافرمانان در آتش دوزخند
فولادوند: و بي‏شك بدكاران در دوزخند
قمشه‌ای: و بدکاران در آتش دوزخ معذبند.
مکارم شیرازی: و بدكاران در دوزخند.
يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ ﴿۱۵﴾
انصاریان: [که] روز پاداش در آن درآیند،
خرمشاهی: در روز جزا وارد آن شوند
فولادوند: روز جزا در آنجا درآيند
قمشه‌ای: روز جزا به آن دوزخ در افتند.
مکارم شیرازی: روز جزا وارد آن مي‏شوند و مي‏سوزند.
وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِينَ ﴿۱۶﴾
انصاریان: و آنان از دوزخ غایب نمی شوند
خرمشاهی: و از آن بدور [و در امان‏] نيستند
فولادوند: و از آن [عذاب] دور نخواهند بود
قمشه‌ای: و هیچ از آن آتش دور نتوانند بود.
مکارم شیرازی: و هيچگاه از آن غائب و دور نيستند.
وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿۱۷﴾
انصاریان: و تو چه می دانی روز جزا چیست؟
خرمشاهی: و چه دانى روز جزا چيست‏
فولادوند: و تو چه دانى كه چيست روز جزا
قمشه‌ای: و تو چگونه به روز با عظمت جزا (ای بشر امروز کاملا) آگاه توانی شد؟
مکارم شیرازی: تو چه مي‏داني روز قيامت چيست ؟
ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿۱۸﴾
انصاریان: باز چه می دانی روز جزا چیست؟
خرمشاهی: باز چه دانى كه روز جزا چيست‏
فولادوند: باز چه دانى كه چيست روز جزا
قمشه‌ای: باز هم عظمت آن روز جزا را چگونه توانی دانست؟
مکارم شیرازی: باز چه مي‏داني روز قيامت چيست ؟
يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئًا وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ ﴿۱۹﴾
انصاریان: روزی که کسی از کسی چیزی از عذاب را دفع نمی کند، و در آن روز، فرمان و حکم ویژه خداست.
خرمشاهی: روزى كه هيچ كس، اختيارى در حق هيچ كس ندارد، و در چنين روز كار با خداوند است‏
فولادوند: روزى كه كسى براى كسى هيچ اختيارى ندارد و در آن روز فرمان از آن خداست
قمشه‌ای: آن روز هیچ کس برای کسی قادر بر هیچ کار نیست و تنها حکم و فرمان در آن روز با خدای یکتاست.
مکارم شیرازی: روزي است كه هيچكس قادر بر انجام كاري در حق ديگري نيست، و همه امور در آن روز از آن خدا است.