بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ
﴿۱﴾
انصاریان: نابود باد قدرت ابولهب، و نابود باد خودش؛
خرمشاهی: زيانكار باد دستان ابولهب، و خود او هم زيانكار شد فولادوند: بريده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد قمشهای: ابو لهب (که دایم در پی آزار و دشمنی پیغمبر بود با تمام اقتدار و دارایی) نابود شد و دو دستش (که سنگ به رسول میافکند) قطع گردید. مکارم شیرازی: بريده باد هر دو دست ابولهب (و مرگ بر او باد).
مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ
﴿۲﴾
انصاریان: ثروتش و آنچه از امکانات به دست آورد چیزی [از عذاب خدا را که در دنیا عذاب استیصال است] از او دفع نکرد.
خرمشاهی: مالش و دستاوردش به كارش نيامد فولادوند: دارايى او و آنچه اندوخت سودش نكرد قمشهای: مال و ثروتی که اندوخت هیچ به کارش نیامد و از هلاکش نرهانید. مکارم شیرازی: هرگز مال و ثروت او و آنچه را به دست آورد به حالش سودي نبخشيد.
سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ
﴿۳﴾
انصاریان: به زودی در آتشی زبانه دار درآید؛
خرمشاهی: زودا كه به آتشى شعلهور در آيد فولادوند: بزودى در آتشى پرزبانه درآيد قمشهای: زود باشد که به دوزخ در آتشی شعلهور در افتد. مکارم شیرازی: و به زودي وارد آتشي ميشود كه داراي شعله فروزان است.
وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ
﴿۴﴾
انصاریان: و [نیز] همسرش که هیزم کش است [در آتش زبانه دار در آید.]
خرمشاهی: و زنش هيزمكش [و آتشافروز معركه] است فولادوند: و زنش آن هيمه كش [آتش فروز] قمشهای: و نیز همسرش (امّ جمیل خواهر ابو سفیان) که هیزم آتش افروز دوزخ باشد. مکارم شیرازی: و همچنين همسرش در حالي كه هيزم به دوش ميكشد،
فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ
﴿۵﴾
انصاریان: [همان که] بر گردنش طنابی تابیده از لیف خرماست.
خرمشاهی: و ريسمانى از ليف خرماى تافته بر گردن دارد فولادوند: بر گردنش طنابى از ليف خرماست قمشهای: در حالی که (با ذلت و خواری) طنابی از لیف خرما به گردن دارد. مکارم شیرازی: و در گردنش طنابي از ليف خرما است! |
||